زندگي شاد مازندگي شاد ما، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره
نجمه ساداتنجمه سادات، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
اميرمهدياميرمهدي، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

ستاره هاي كوچك من

لباس بابايي

داشتم لباسها را تا مي كردم امير مهدي مدام لباس هاي تا شده را به هم مي ريخت. آخر دست هم لباس بابايي را برداشته بود و نمي داد. بابا هم آن لباس را به او پوشاند.                                               داخل عكس روي اپن كادوي ساره است . لحظه آخر كه مي خواستيم بريم تولد، امير مهدي كادو را پاره كرد. ما هم كادو نداشتيم. آن جوجه تيغي را داخل پلاستيك گذاشتم و كارت را در آن زدم.   ...
26 شهريور 1393

تولد ساره

ديروز تولد ساره بود. ما به خاطر تولد ساره دنبال باباو اردوي مسجد به امامزاده سيد محمد نرفتيم. ديشب هم شام را به همراه آقاجون اينا خونه خاله مانديم. نجمه گلم آنجا مثل يه حرفه اي مدام عكس مي گرفت. كچل را هم آورده بود. هر چه گفتم نيارش گفت: نه ،من بهش گفتم مي برمش ، كاراش را كرده ، ناراحت مي شه. تا آنجا هم هر دو توي كالسكه نشسته بودند. اميرمهدي عشقش اين بود كه بره دست توي كيك فرو كنه و يا كادوها را پاره كنه ، به همين خاطر همش توي بغل من بود. پسرم خيلي آرومه و عاشق در. بدترين كابوسش بسته شدن يه در باز است.                           ...
26 شهريور 1393

اولين نوشته

از همان ابتداي تولدت براي تو نجمه خاطراتت  را در دفتري ثبت مي كردم . مدتي پيش هم براي تو اميرمهدي وبلاگي درست كردم . ولي چون به هر دو تا نمي رسيدم  و از طرفي خاطرات مشترك هم زياد داريد از اين پس در يك وبلاگ از هر دو تاي شما مي نويسم.   اولين عكسي كه از شما گرفته ايم:   نجمه گلم:                                امير مهدي جونم:                                          ...
26 شهريور 1393